مقاله در مورد شوخ طبعی دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد شوخ طبعی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد شوخ طبعی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد شوخ طبعی :
شوخ طبعی
هم خانم ها و هم آقایون هر دو به یک میزان به دنبال یافتن حس شوخ طبعی در شریک زندگی خود هستند. به هر حال هر کس به دنبال همسری باشد که خوش مشرب، جذاب و خوشمزه باشد. ماهیت شوخ طبعی از دیدگاه خانمها و آقایون اگر از خانم ها و آقایون سوال کنید که چه خصوصیتی در همسرشان وجود دارد که بیش از هر چیز برایشان جالب و جذاب است مطمئن باشید که هر دو جنسیت، شوخ طبعی را در ابتدای لیست خود قرار خواهند داد. این واژه آنقدر مورد استفاده قرار گرفته که در زبان انگلیسی سرواژه ای به صورت (GSOH) نیز برای آن ساخته اند.
هم خانم ها و هم آقایون هر دو به یک میزان به دنبال یافتن حس شوخ طبعی در شریک زندگی خود هستند. به هر حال کاملاً طبیعی است که هر کس به دنبال همسری باشد که خوش مشرب، جذاب و خوشمزه باشد.
میتوان گفت که این روزها شوخ طبعی به شکل مقوله ای در آمده که در میان عامه ی مردم رواج زیادی پیدا کرده. لازم به ذکر است پژوهشگرانی که در مورد شوخ طبعی تحقیق و بررسی مینمایند سال هاست که متوجه اختلافاتی در مورد مفهوم و کاربرد حس شوخ طبعی در میان خانم ها و آقایون شده اند. به این معنا که خانم ها علاقه دارند با مردی ازوداج کنند که با مزه باشد، و برایشان جک های خنده دار تعریف کند؛ این در حالی است که آقایون تمایل دارند با خانم هایی ازدواج کنند که به جک های مضحک و مسخره ی آنها بخندند.
بر اساس اظهارات اریک برسلر روانشناس دانشگاه مک مستر در کانادا تعریف خانم ها و آقایون از حس شوخ طبعی به یک معنا نیست. او در تحقیقاتش که در جلد بعدی ماهنامه ی تکامل و سلوک انسانی به چاپ خواهد رسید، تعداد بسیار زیادی از خانم ها و آقایون را مورد پرسش قرار داده است. این افراد پاسخ های جالبی به سوال های پژوهشگران داده اند. برسلر و تیمش به این نتیجه دست پیدا کرده اند که خانم ها بیشتر به دنبال مردی هستند که “تولید کننده” ی شوخی باشد و آقایون نیز بیشتر به خانمهایی گرایش دارند که با روی باز از شوخی آنها “استقبال” کنند.
جفری مولر روانشناس در رشد تکاملی انسان در دانشگاه نیو مکزیکو و نویسنده کتاب “ذهنیت
همسریابی” معتقد است که این نوع تقسیم مفهومی شوخی در میان جنسیت ها کاملاً قابل درک و پیش بینی است. خانم ها انتخابگر تر از آقایون هستند و به این دلیل که آنها مردهای شوخ طبع را ترجیح میدهند، آقایون خود به خود آموزش میبینند که حس شوخ طبعی خود را زنده نگه داشته و خودشان را با مزه جلوه دهند تا به این ترتیب هم بر روی خانم ها تاثیر گذار واقع بشوند و هم مردهای دیگر را از میدان به در کنند.
جان موریل پروفسور کالج ویلیام و ماری در ویرجینا که به مدت 25 سال است که بر روی شوخ طبعی مطالعه و تحقیق میکند، معتقد است که : “آقایون خیلی راحت با گذاشتن القاب و نام های مستعار بر روی مردهای دیگر آنها دست انداخته و به آنها طعنه می زنند.” این در حالی است که خانم ها یک چنین کاری را انجام نمیدهند و کمتر اتفاق میافتد خانم ها را ببینید که برای یکدیگر جک بسازند و یا شوخیهایی کنند که به شخصیت طرف مقابل توهین شده باشد.
یکی از تفاوت های اصلی این است که آقایون اغلب از شوخی استفاده میکنند تا به نوعی با هم جنس های خود رقابت کرده و حس برتری خود را به آنها بقبولانند. این در حالی است خانم ها از شوخی و خنده صرفاً به عنوان عاملی برای عمیق تر شدن پیوندهای عاطفی استفاده میکنند. تحقیقات گویای این مطلب هستند که آقایون زمانیکه در کنار یک خانم هستند با دوستان پسر خود شروع میکنند به شوخی و خنده.
تطمیع حس شوخ طبعی برای آقایون آنقدر مهم است که یک لبخند از طرف جنس مونث میتواند به عنوان تثبیت کننده ی علاقه در ذهن آنها است. مجموعه تحقیقات یک پژوهشکده ی آلمانی نیز گویای این مطلب است که زمانیکه یک خانم و آقای غریبه به هم میرسند و شروع میکنند به یک گفتگوی عادی، میزان خنده های خانم در طول بحث به عنوان عاملی محسوب میشود که میزان علاقه ی او به طرف مقابل را تعیین میکند، و نشان میدهد که او تا چه حد جذب آقا شده. همچنین همین میزان خنده های خانم است که آقا بر اساس آن تصمیم میگیرد که دفعه ی آینده باز هم او را ملاقات کند یا خیر. از سوی دیگر میزان خنده های آقا هیچ ارتباطی به میزان علاقه ی او به خانم ندارد.
برسلر میگوید که تحقیقاتش همچنین گویای این مطلب نیز هستند که شوخی به احتمال زیاد بخاطر انتخاب جنسی صورت میپذیرد چراکه در روابط رمانتیک خنده و شوخی بسیار مطلوب جلوه میکند. شاید خانم ها به حس شوخ طبعی دوستانشان بیاهمیت باشند حال چه دختر و چه پسر، اما تمایل دارند که همسرشان از این حس برخوردار باشد.
دان نیلسون پروفسور زبان شناسی دانشگاه آریزنا امریکا میگوید خانمی که حس شوخ طبعی آقا را به مسخره میگیرد، این کار او برای آقا مایوس کننده و دلسر کننده به حساب میآید. بسیاری از آقایون در این حال احساس تهدید زیادی را از سوی طرف مقابل دریافت میکنند. همچنین آقایون خانم هایی که بیش از اندازه شوخی میکنند را نیز به عنوان تهدید برای خود محسوب میکنند، به این معنا که این احتمال را میدهند روزی خودشان هدف زبان تیز و تند خانم قرار بگیرند. او میگوید: “من احساس میکنم که هر مردی در دنیا عاشق شوخ طبعی و خوشمزگی است.”
نیلسون میگوید مردهای مضحک و با مزه خیلی جذاب هستند چراکه دارای خلاقیت بسیار بالایی میباشند، آنها حتی قابلیت دیدن اشیاء موجود در درون یک جعبه بسته را نیز دارند. آنها همچنین دارای “دید مضاعف” هستند. او میگوید آنها توانایی درک نقطه نظرات متفاوت طرف مقابل را نیز دارند. او می گوید هر دوی این خصیصه های اخلاقی مورد پذیرش خانم ها هستند.
البته خود نیلسون هم برای شوخ طبعی حد و اندازه خاصی قائل می شود. در حقیقت اینطور هم نیست که آقایون بگویند ما به هیچ وجه دلمان نمیخواهد همسرمان شوخی کند. از این گذشته مردهایی که این حس را میستایند، اغلب نسبت به سایر مردها مطمئن تر، بالغ تر، و آگاه تر هستند. آنها ارزش و اعتبار بالایی به همسرشان می دهند و از این بابت هیچ ترس و تهدیدی را نیز متوجه خودشان نمیبینند.
البته خانم هایی که به دنبال مردهایی هستند که موافق حس شوخ طبعی آنها بوده و ازآن استقبال کنند، دارای عزت نفس بالاتری هستند و برای شخصیت خود ارزش بالاتری قائل هستند.
اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران خانواده و ازدواج نیز موافق آراء فوق الذکر هستند.
جان گاتمن یکی از موسسین موسسه ازدواج و خانواده در سیاتل امریکا و کارشناس روابط زناشویی به این نتیجه رسیده است که زمانیکه شوخی و خنده به عنوان عامل از بین برنده ی تنش ها و تعارض ها به کار برده میشود، زندگی ها دوام بیشتری پیدا میکنند. مطالعات جامع دیگر نیز حاکی از این مطلب هستند که افرادی که با همسران خود خنده و شوخی میکنند و به طور روزانه موجبات خنده و شادی یکدیگر را فراهم میآورند، زندگی خیلی خوشحال تری را دنبال خواهند کرد.
جنبه سرزنده، شوخ، و فکاهی مغز قابل تقدیر است حتی اگر زوجین در مورد چیزی که عامل خنده است با هم موافق نباشند.
روانشناسی شوخ طبعی
کارشناسان پرورش مهارت شوخطبعی را از اصول تربیتی مهم در خانواده میدانند
خندیدن کودک را سرکوب نکنیم
«شیطنتهای کودک خردسالم و به قول آشنایان و دوستان شیرینکاریهایش، همیشه مرا رنج میدهد. گاهی اوقات لنگه کفش را به جای گوشی تلفن برداشته و با دوست خیالیاش صحبت میکند، در برخی مواقع عصای پدربزرگش را برداشته و با خندههای بیپایانش، شروع به گفتن لطیفههای تکراری و بیمفهوم میکند. برخلاف عقیده همسرم که او را کودکی باهوش و شیرین میداند و حمایتش میکند، من نگران هستم.»
مادر پسر بچه هفت ساله از شوخطبعیهای فرزندش نگران است در حالی که به عقیده متخصصان ویژگی شوخطبعی از خصایص انسانهای باهوش به شمار آمده و پرورش آن در کودکان سبب افزایش خلاقیت و کمک به رشد شناختی کودک میشود.
نوع نگرش افراد به زندگی نقش مهمی در شیوه مقابله با فراز و نشیبها و تحقق آمال و آرزوهای آنها دارد. محققان با بررسی روشها و راهکارهای نیل به موفقیت و کسب خوشبختی به این نتیجه دست یافتهاند. مثبتاندیشی و شوخطبعی در دنیای پرهیاهو و پرمشغله امروزی، اصلی مهم در دستیابی به خوشبختی محسوب شده و کاربرد مهارتهای شوخی در زندگی تضمینکننده سلامت روان و جسم افراد محسوب میشود.
اندیشمندان شوخطبعی را اصل دوم رسیدن به ارتباط موفق دانسته و استفاده گزینشی و آگاهانه از الفاظ و عبارات لطیف را راهکاری مؤثر برای مقابله با تنش و استرس معرفی میکنند.
قابلیت نگریستن با نگاهی طنز به دنیای اطراف از نخستین سالهای تولد در کودکان وجود دارد و به عقیده متخصصان، پرورش آن از سوی افراد خانواده و محیطهای آموزشی امکانپذیر خواهد بود.
دکتر مهین علامه، روانپزشک کودک شوخطبعی را یکی از ویژگیهای مهم و شیوهای ارزشمند در رشد کودک و ارتقای تعاملات مثبت اجتماعی او معرفی میکند و در این خصوص معتقد است، خندیدن به مسائل به ظاهر بیاهمیت و ساختن داستانهای خندهدار، از موضوعات مختلف و
مباحثی که اغلب افراد آنها را جدی میگیرند، از خصایص بارز کودکان محسوب شده و کودکان از این طریق به کشف حقیقت و واقعیتهای زندگی میپردازند. این متخصص اضافه میکند، تحقیقات بیانگر آن است که کودکان شوخطبع در مقایسه با همسالان خود از زندگی شادتری برخوردار بوده، عزت نفس بیشتری دارند و به کنترل درآوردن اوضاع از ویژگیهای متداول این افراد محسوب میشود. در خانوادههایی که پرورش مهارت شوخطبعی از اصول تربیتی والدین محسوب میشود، کودکان قادر به انتقال احساسات و عواطف خود به دیگران بوده و روابط اجتماعی قویتری دارند. این کودکان سریعتر از افراد دیگر، مهارتها را آموخته و خود را با شرایط جدید و غیرقابل پیشبینی سازگار میکنند.
دکتر مسعود آبیار، روانشناس و استاد دانشگاه در این باره معتقد است ترویج مهارت خندیدن و اهمیت دادن به نگاه متفاوت کودکان در محیط خانواده، ارتباط مستقیم با افزایش هوش هیجانی (EQ) در کودکان دارد.
این روانشناس اضافه میکند: تجربه نشان میدهد در اغلب خانوادهها افکار متفاوت و شوخ طبعانه کودکان جدی گرفته نشده و در برخی مواقع سرکوب میشود، این در حالی است که کودکان با استفاده از تفکری که در علم روانشناسی به تفکر جادویی معروف است، دست به اعمالی متفاوت میزنند. آنها با این شیوه تفکر با دوستان خیالی خود صحبت میکنند، مهمانی راه انداخته و در بازیهای خود، حرکات و حرفهای عجیب و خندهدار میزنند. در صورتی که این رفتار از سوی والدین و مسئولان آموزشی جدی گرفته نشده و کودکان به خلق دنیای خیالی و دروغگویی و شیطنت متهم شوند، مهارت ارتباط موفق و افزایش خلاقیت در آنها کاهش خواهد یافت.
این متخصص اضافه میکند: خندیدن کودکان به مسائل بیاهمیت مانند به زمین افتادن یک قاشق طبیعی بوده و برخورد موضعگیرانه بزرگترها و سرکوب خندیدن در آنها عوارض بیشماری را در نحوه رشد شخصیتی کودک بر جا خواهد گذاشت.
پرورش مهارت شوخ طبعی
محققان پرورش مهارت شوخ طبعی از دوران نوباوگی در محیط خانواده را از شیوههای مؤثر در شکوفایی استعدادها و مهارتهای آنان معرفی میکنند. تحقیقات نشان میدهد افرادی که در خانوادههای شوخطبع پرورش یافته و همیشه برای خندیدن نکتهای را پیدا میکنند از سلامت جسمی بیشتری برخوردار هستند. این افراد نسبت به درد مقاوم بوده و سیستم ایمنی قویتری دارند. ضربان قلب افراد شوخ طبع متعادل بوده، میزان فشارخون متناسب و بهبود عملکرد سیستم گوارشی از دیگر مشخصات این افراد محسوب میشود. به عقیده متخصصان حس شوخ طبعی از لحظه تولد به صورت فطری در همه افراد وجود داشته و نیازمند پرورش صحیح است.
دکتر ثمین ملکوتی روانپزشک کودک درخصوص شیوه پرورش مهارت شوخطبعی از نخستین
سالهای تولد میگوید: نوزادان درک روشنی از نحوه ارتباط متقابل و انتقال حس شوخطبعی ندارند اما معنا و مفهوم لبخند و شادکامی را در افراد مجاور خود بخوبی درک میکنند و به محرکهایی مانند قلقلک دادن، شکلک و حرکات خندهدار به صورت خنده پاسخ میدهند. به عقیده این متخصص زمانی که والدین و افراد خانواده، صداهای حیوانات را تقلید میکنند، این حرکات برای نوزادان 9 تا
15 ماهه که به دنبال کشف و شناخت دنیای اطراف خود هستند، جالب بوده و میخندند. خنده
وخوشحالی آنها، نقش مهمی در پرورش حس شوخ طبعی و ارتقای سطح خلاقیت در آنها دارد.
همزمان با رشد کودک و یادگیری زبان، کودک با درک ریتم و مفاهیم طنز گونه آشنا شده و در جملات خود از مفاهیم خندهدار استفاده میکند. کودکان در سنین سه تا پنج سالگی در تلاشند والدین خود را بخندانند. برای نمونه زمانی که از یک کودک سه ساله پرسیده میشود، بینیات را نشان بده به کفشهایش اشاره میکند و پس از آن با صدای بلند میخندد. در این حالت، همراهی والدین با کودک و ادامه شوخی به پرورش حس شوخ طبعی کمک خواهد کرد.
کودکان پیش دبستانی، علاقهمند به یافتن موضوعات خندهدار در میان تصاویر و رسم اشکالخندهدار هستند. بچه فیلی که عینک آفتابی زده یا اتومبیلی که چرخهایی به شکل مربع دارد، برای کودکان جالب بوده و رسم چنین تصاویری به افزایش مهارتها و کمک به رشد شناختی کودک میکند.
قرار گرفتن کودکان در گروههای همسال مهد کودک یا دبستان، نقش مهمی در توسعه حس شوخ طبعی کودک دارد. شکلک در آوردن و تکرار لطیفههای ساده، خندیدنهای بیموقع، بزرگنمایی کردن واقعیات، تکرار آنها در موقعیتهای مشابه و برقراری ارتباط با موضوعات دیگر بطوری که مفهوم طنز پیدا کند از ویژگیهای کودکان شوخ طبع در این سنین است. بلند خندیدن والدین با کودک، تعریف کردن قصههای خندهدار، تشویق کودک به خنده و فراهم کردن محیطی فانتزی با چسباندن تصاویر جذاب، اسباببازی، خواندن شعر و اجرای نمایشهای کمدی برای کودک در توسعه مهارت شوخ طبعی مؤثر است.
به عقیده دکتر مسعود آبیار، روانشناس، سرکوب حس شوخ طبعی در کودکان سبب بروز این حس به نیرویی انتقادگرو عیبجو در آینده میشود. از طرف دیگر باید توجه داشت خندیدن به اشتباهات کودک، سبب آسیب به عزت نفس و ایجاد استرس بیشتر در کودک میشود. با افزایش حس شوخ طبعی در کودکان و آموزش این مهارت میتوان به کودک کمک کرد تا به خوشحالی درونی دست پیدا کرده و با کسب تجربیات بهتر و آموزش مهارتهای کنترلی،برای ورود به اجتماع و دستیابی به موفقیت آماده شود
«شیطنتهای کودک خردسالم و به قول آشنایان و دوستان شیرینکاریهایش، همیشه مرا رنج میدهد. گاهی اوقات لنگه کفش را به جای گوشی تلفن برداشته و با دوست خیالیاش صحبت میکند، در برخی مواقع عصای پدربزرگش را برداشته و با خندههای بیپایانش، شروع به گفتن لطیفههای تکراری و بیمفهوم میکند. برخلاف عقیده همسرم که او را کودکی باهوش و شیرین میداند و حمایتش میکند، من نگران هستم.»
مادر پسر بچه هفت ساله از شوخطبعیهای فرزندش نگران است در حالی که به عقیده متخصصان ویژگی شوخطبعی از خصایص انسانهای باهوش به شمار آمده و پرورش آن در کودکان سبب افزایش خلاقیت و کمک به رشد شناختی کودک میشود.
نوع نگرش افراد به زندگی نقش مهمی در شیوه مقابله با فراز و نشیبها و تحقق آمال و آرزوهای آنها دارد. محققان با بررسی روشها و راهکارهای نیل به موفقیت و کسب خوشبختی به این نتیجه دست یافتهاند. مثبتاندیشی و شوخطبعی در دنیای پرهیاهو و پرمشغله امروزی، اصلی مهم در دستیابی به خوشبختی محسوب شده و کاربرد مهارتهای شوخی در زندگی تضمینکننده سلامت روان و جسم افراد محسوب میشود.
اندیشمندان شوخطبعی را اصل دوم رسیدن به ارتباط موفق دانسته و استفاده گزینشی و آگاهانه از الفاظ و عبارات لطیف را راهکاری مؤثر برای مقابله با تنش و استرس معرفی میکنند.
قابلیت نگریستن با نگاهی طنز به دنیای اطراف از نخستین سالهای تولد در کودکان وجود دارد و به عقیده متخصصان، پرورش آن از سوی افراد خانواده و محیطهای آموزشی امکانپذیر خواهد بود.
دکتر مهین علامه، روانپزشک کودک شوخطبعی را یکی از ویژگیهای مهم و شیوهای ارزشمند در رشد کودک و ارتقای تعاملات مثبت اجتماعی او معرفی میکند و در این خصوص معتقد است،
خندیدن به مسائل به ظاهر بیاهمیت و ساختن داستانهای خندهدار، از موضوعات مختلف و مباحثی که اغلب افراد آنها را جدی میگیرند، از خصایص بارز کودکان محسوب شده و کودکان از این طریق به کشف حقیقت و واقعیتهای زندگی میپردازند. این متخصص اضافه میکند، تحقیقات بیانگر آن است که کودکان شوخطبع در مقایسه با همسالان خود از زندگی شادتری برخوردار بوده، عزت نفس بیشتری دارند و به کنترل درآوردن اوضاع از ویژگیهای متداول این افراد محسوب میشود. در خانوادههایی که پرورش مهارت شوخطبعی از اصول تربیتی والدین محسوب میشود، کودکان قادر به انتقال احساسات و عواطف خود به دیگران بوده و روابط اجتماعی قویتری دارند. این کودکان سریعتر از افراد دیگر، مهارتها را آموخته و خود را با شرایط جدید و غیرقابل پیشبینی سازگار میکنند.
دکتر مسعود آبیار، روانشناس و استاد دانشگاه در این باره معتقد است ترویج مهارت خندیدن و اهمیت دادن به نگاه متفاوت کودکان در محیط خانواده، ارتباط مستقیم با افزایش هوش هیجانی (EQ) در کودکان دارد.
این روانشناس اضافه میکند: تجربه نشان میدهد در اغلب خانوادهها افکار متفاوت و شوخ طبعانه کودکان جدی گرفته نشده و در برخی مواقع سرکوب میشود، این در حالی است که کودکان با استفاده از تفکری که در علم روانشناسی به تفکر جادویی معروف است، دست به اعمالی متفاوت میزنند. آنها با این شیوه تفکر با دوستان خیالی خود صحبت میکنند، مهمانی راه انداخته و در بازیهای خود، حرکات و حرفهای عجیب و خندهدار میزنند. در صورتی که این رفتار از سوی والدین و مسئولان آموزشی جدی گرفته نشده و کودکان به خلق دنیای خیالی و دروغگویی و شیطنت متهم شوند، مهارت ارتباط موفق و افزایش خلاقیت در آنها کاهش خواهد یافت.
این متخصص اضافه میکند: خندیدن کودکان به مسائل بیاهمیت مانند به زمین افتادن یک قاشق طبیعی بوده و برخورد موضعگیرانه بزرگترها و سرکوب خندیدن در آنها عوارض بیشماری را در نحوه رشد شخصیتی کودک بر جا خواهد گذاشت.
پرورش مهارت شوخ طبعی
محققان پرورش مهارت شوخ طبعی از دوران نوباوگی در محیط خانواده را از شیوههای مؤثر در شکوفایی استعدادها و مهارتهای آنان معرفی میکنند. تحقیقات نشان میدهد افرادی که در خانوادههای شوخطبع پرورش یافته و همیشه برای خندیدن نکتهای را پیدا میکنند از سلامت جسمی بیشتری برخوردار هستند. این افراد نسبت به درد مقاوم بوده و سیستم ایمنی قویتری دارند. ضربان قلب افراد شوخ طبع متعادل بوده، میزان فشارخون متناسب و بهبود عملکرد سیستم گوارشی از دیگر مشخصات این افراد محسوب میشود. به عقیده متخصصان حس شوخ طب
عی از لحظه تولد به صورت فطری در همه افراد وجود داشته و نیازمند پرورش صحیح است.
دکتر ثمین ملکوتی روانپزشک کودک درخصوص شیوه پرورش مهارت شوخطبعی از نخستین سالهای تولد میگوید: نوزادان درک روشنی از نحوه ارتباط متقابل و انتقال حس شوخطبعی ندارند اما معنا و مفهوم لبخند و شادکامی را در افراد مجاور خود بخوبی درک میکنند و به محرکهایی مانند قلقلک دادن، شکلک و حرکات خندهدار به صورت خنده پاسخ میدهند. به عقیده این متخصص زمانی که والدین و افراد خانواده، صداهای حیوانات را تقلید میکنند، این حرکات برای نوزادان 9 تا
15 ماهه که به دنبال کشف و شناخت دنیای اطراف خود هستند، جالب بوده و میخندند. خنده
وخوشحالی آنها، نقش مهمی در پرورش حس شوخ طبعی و ارتقای سطح خلاقیت در آنها دارد.
همزمان با رشد کودک و یادگیری زبان، کودک با درک ریتم و مفاهیم طنز گونه آشنا شده و در جملات خود از مفاهیم خندهدار استفاده میکند. کودکان در سنین سه تا پنج سالگی در تلاشند والدین خود را بخندانند. برای نمونه زمانی که از یک کودک سه ساله پرسیده میشود، بینیات را نشان بده به کفشهایش اشاره میکند و پس از آن با صدای بلند میخندد. در این حالت، همراهی اشکالخندهدار هستند. بچه فیلی که عینک آفتابی زده یا اتومبیلی که چرخهایی به شکل مربع دارد، برای کودکان جالب بوده و رسم چنین تصاویری به افزایش مهارتها و کمک به رشد شناختی کودک میکند.
قرار گرفتن کودکان در گروههای همسال مهد کودک یا دبستان، نقش مهمی در توسعه حس شوخ طبعی کودک دارد. شکلک در آوردن و تکرار لطیفههای ساده، خندیدنهای بیموقع، بزرگنمایی کردن واقعیات، تکرار آنها در موقعیتهای مشابه و برقراری ارتباط با موضوعات دیگر بطوری که مفهوم طنز پیدا کند از ویژگیهای کودکان شوخ طبع در این سنین است. بلند خندیدن والدین با کودک، تعریف کردن قصههای خندهدار، تشویق کودک به خنده و فراهم کردن محیطی فانتزی با چسباندن تصاویر جذاب، اسباببازی، خواندن شعر و اجرای نمایشهای کمدی برای کودک در توسعه مهارت شوخ طبعی مؤثر است.
به عقیده دکتر مسعود آبیار، روانشناس، سرکوب حس شوخ طبعی در کودکان سبب بروز این حس به نیرویی انتقادگرو عیبجو در آینده میشود. از طرف دیگر باید توجه داشت خندیدن به اشتباهات کودک، سبب آسیب به عزت نفس و ایجاد استرس بیشتر در کودک میشود. با افزایش حس شوخ طبعی در کودکان و آموزش این مهارت میتوان به کودک کمک کرد تا به خوشحالی درونی دست پیدا کرده و با کسب تجربیات بهتر و آموزش مهارتهای کنترلی،برای ورود به اجتماع و دستیابی به موفقیت آماده شود.
نگاهی به منشاء فلسفی خنده
رفتارها- ترجمه الهام منبعجود:
بیشتر تحقیقات انجام شده بر روی انسان به این سئوال اساسی میپردازد: شوخطبعی چیست؟
خود کلمه شوخطبعی ریشه مرتبطی دارد: طبق تعریف واژهنامه انگلیسی آکسفورد، این واژه از نظریهای روان- فیزیولوژیک درباره اثرات شوخیهای مختلف بر روی خلق و خوی انسان در قرن هفدهم گرفته شده است.
1- شوخ طبعی چیست؟
اگر چه تمامی فلاسفه نظریهای را در این زمینه مطرح کردهاند، اما با گذشت 2500 سال مجادله و بحث، هنوز درباره عوامل تشکیلدهنده شوخطبعی توافقنظر اندکی وجود دارد. با وجود شرکت متفکران از رشتههای مختلف در این مناظره، موضوع شوخطبعی در حال حاضر تحت نظر رشته فلسفه مطالعه میشود.
تعداد اندکی از فلاسفه توجه خود را بر روی تحقیقات مرتبط با شوخطبعی متمرکز کردهاند که به احتمال زیاد از دو عامل ناشی میشود: شکستهای پیدرپی، که نشان میدهند مشکلات فراوانی در این زمینه وجود دارد، و بعد اینکه موضوع به غلط، یک موضوع بیاهمیت جلوه داده میشود.
با این حال، وسعت و اهمیت این موضوع با حیطههای مطالعه متنوع در رشتههای فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، فیلم و ادبیات مشخص میشود. یافتن موضوعی فلسفی که با زندگی روزانه، روابط متقابل اجتماعی و طبیعت ما به عنوان یک انسان چنین ارتباط مستقیمی داشته باشد بسیار مشکل است.
2- شوخطبعی، خنده، کمدی (طنز) و افکار دستنیافتنی (The Holy Grail)
بیشتر تحقیقات انجام شده بر روی انسان به این سئوال اساسی میپردازد: شوخطبعی چیست؟ خود کلمه شوخطبعی (Humour) ریشه مرتبطی دارد: طبق تعریف واژهنامه انگلیسی آکسفورد، این واژه از نظریهای روان- فیزیولوژیک درباره اثرات شوخیهای مختلف بر روی خلق و خوی انسان در قرن هفدهم گرفته شده است.
بیشتر تحقیقات انجام شده در این زمینه از جناسها و ابهامات فراوانی در بین خنده و شوخطبعی سرشار است، و این مشکل تا به امروز ادامه دارد. «جان دیویی» عاملی را برای تمیز این دو در نظر میگیرد: «خنده به هیچ عنوان از نقطهنظر شوخطبعی قابل بررسی نبوده و ارتباط آن با خنده، ارتباطی ثانویه است. خنده نوعی اتمام را در دورهای از تعلیق یا انتظار مشخص میکند، پایانهایی که به طور آشکار ثانویه هستند.»
ما به دلایل مختلفی میخندیم( شنیدن لطیفه خندهدار، استنشاق گاز خنده، قلقلک دادن) اما تمامی اینها الزاماً شوخطبعی ما را ایجاد نمیکنند.
در تلاشها برای ارائه یک نظریه کلی برای خنده و شوخی، «جان موریل
» به نکته بهتری برای تمیز این دو اشاره کرده است: «خنده در نتیجه یک تغییر روانشناختی خوشایند ایجاد میشود، در حالی که شوخی حاصل یک تغییرشناختی لذتبخش است.»
با توجه به تکثر خنده بدون شوخی، محقق رابرت پروواین نتیجه میگیرد که در اکثر موارد خنده را میتوان در روابط متقابل اجتماعی- بدون وجود شوخطبعی- یافت که به عنوان نوعی مکانیسم رهایی از تنش مورد استفاده قرار گرفته است.
اگر شوخی شرایط خاصی از خنده نیست باید در کفایت آن تردید داشته باشیم. در اغلب موارد شوخی خنده را ایجاد میکند، اما گاهی حاصل آن تنها یک لبخند است.
روشن است که این پدیدههای متمایز از نظر درونی، در بعضی حالات به هم مرتبطند، اما
ما برای یافتن ارتباط آنها به تبیینهای واضحتری از هر دوی آنها- خنده و شوخی- نیاز داریم.
بخش اصلی این بررسی به این نکته مربوط است که شرایط کافی برای طنزآمیز بودن پاسخ ما چیست، اما یک تفاوت اساسی در اینجا وجود دارد، تعیین شرایط یک پاسخ با مجزا کردن اصولی که چیزی برای تحریک چنین پاسخی باید داشته باشد، متفاوت است.
بحث ابتدایی ما با توصیف عوامل کافی برای تحریک ایجاد طنز تفاوت دارد. چه چیزی پاسخ مدنظر ما را ایجاد میکند؟ اینکه چه چیزی، یک مورد را طنزآمیز میسازد یکسان نیست.
به دلیل نقص زبان در این حیطه خاص، اسم (humour) و صفت (humourous) این کلمه به سختی تمیز داده میشوند. نارضایتی و عدم توافق با نظریههای پیشین شوخی و شوخطبعی از ابهام در دو شکل دستوری این کلمه ناشی میشود.
3- نظریات شوخطبعی نظریه آرامش
نظریات آرامش تلاش میکنند که شوخطبعی را از طریق مدل رهایی از تنش توصیف کنند. آنها به جای تعریف شوخطبعی، ساختارهای ضروری و فرآیندهای روانی موثر در ایجاد خنده را مورد بحث قرار میدهند.
دو نظریهپرداز برجسته در این زمینه هربرت اسپنسر و زیگموند فروید میباشند. به طور کلی دو نوع نظریه آرامش وجود دارد:
1 – نظریه با نفوذتر معتقد است که خنده از انرژی فراوان و مازاد منتج میشود.
2 – نظریه ضعیفتر مدعی است که خنده ناشی از طنز، موجب رهایی از تنش یا آزادی انرژی میشود. فروید توصیف اختصاصیتری از مکانیسم انتقال انرژی دارد، اما فرآیند مورد نظر او با ویژگیهای اساسی نظریه آرامش ارتباط چندانی ندارد.
در «فیزیولوژی خنده»، اسپنسر نظریهای را مطرح میکند که با نظریه هیدرولیک انرژی عصبی او ارتباط بسیار نزدیکی دارد. در این نظریه هیجان و آشفتگی روانی نوعی انرژی را تولید میکند که باید خودش را از این طریق یا طرق دیگر به مصرف برساند.
او معتقد است که هیجان عصبی همیشه به ایجاد جنبش ماهیچهای تمایل دارد. خنده- به عنوان نوعی حرکت فیزیکی- میتواند به صورت یک جریان پرمعنی از اشکال مختلف انرژی عصبی عمل کند.
اسپنسر نظریه خود را رقیب نظریه عدم تطابق (ناسازگاری) نمیبیند، در عوض او توضیح میدهد که چرا یک هیجان روانی خاص برخاسته از یک ناسازگاری موروثی به چنین حرکت فیزیکی بیهدف و منحصر به فردی منجر میشود.
اسپنسر هیچگاه پاسخ راضیکنندهای به این سئوال ندارد. اما او بود که ایده ایجاد خنده برای رهایی انرژی پتانسیل را ارائه کرد.
در نقد تئوری آرامش اسپنسر باید گفت که این نظریه بیشتر شوخیهایی را که به سرعت رخ میدهند توصیف میکند. به نظر نمیرسد که بسیاری از لطیفهها، حاضر جوابیها و حتی کارتونها انرژی انباشته شدهای باشند که آزاد شدهاند.
شاید اسپنسر فکر میکند که بهترین توضیح برای خنده به عنوان یک مصرف متفاوت و بیهدف انرژی این است که انرژی تولید شده توسط شوخی و طنز را به نحوه مناسبی در جایی مصرف کند.